چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۸
اصلاح علوم انسانی و حرکت به سمت اسلامی سازی یک ضرورت است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: اصلاح علوم انسانیِ فعلی و حرکت به سمت اسلامی سازی یک ضرورت است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر روزبه زارع ضمن حضور در استودیوی پخش زنده برنامه "سوفیا" طی گفتگویی در خصوص ماهیت و چیستی علوم‌انسانی اظهار داشت: طبعاً وقتی از علوم‌انسانی صحبت می کنیم، منظور دانشی است که موضوعِ شناساییِ آن‌ها، انسان و مسائلی است که به کنش و اراده انسانی مرتبط باشد.

وی با بیان اینکه علوم‌انسانی حیطه‌های گسترده‌ای را دربر می‌گیرد، افزود: عده‌ای می‌کوشند صرفاً برای علوم‌تجربی و آزمایشگاهی اعتبار معرفتی قائل شوند و حال آنکه حیطه‌هایی از علوم‌انسانی که قابلیت تحقیق‌پذیری به‌شکل تجربه‌پذیری دارد را با عنوان علوم اجتماعی می‌خوانند و علومی نظیر فلسفه، ادبیات، تاریخ و… را جز دسته علوم‌انسانی در نظر می‌گیرند.

وی یادآور شد: به‌طورکلی علومی که به کنش‌های انسان و نهادهای متشکل از جامعه انسانی باز می‌گردد را ذیل عنوان علوم‌انسانی در نظر می‌گیریم و سپس وارد مناقشاتِ تحقیق‌پذیری و دیگر روش‌های معتبر معرفت‌شناسی می‌شویم.

علوم اسلامی و هدف گذاری مسأله رستگاری

زارع با اشاره به اینکه دین را نظامی ارزشی و اعتباری می‌دانند که از ناحیه خداوند برای رستگاری انسان نازل شده‌است، گفت: در اینجا علومی به اسلامی و دینی بودن وصف می‌شوند که در حوزه رستگاری ایفای نقش کنند و لذا هر علمی که این رستگاری را برای انسان رقم بزند، باید دارای ابعاد شناختی و ناظر بر هست‌ونیست و ابعاد تجویزی باشد یعنی به انسان توصیه می‌کند اراده‌ها باید در کدام سطح صرف شود تا او را به رستگاری برساند.

وی اضافه کرد: در اینجا چنانچه علوم‌انسانی با رستگاری و هدایت انسان ارتباط پیدا کند، به‌شکلی اسلامی خوانده می‌شود. بسته به اینکه سرشت انسانی را بر چه اساسی تعریف کنیم، تصویری برای غایت نهایی او خواهیم داشت. ازاین‌رو کلیدی‌ترین معنای علوم‌انسانی به حوزه انسان‌شناختی باز می‌گردد که البته با مباحث هستی‌شناسانه و حوزه مبدأ و معاد و ارزش‌شناختی گره می‌خورد.

وی بیان داشت: همه این عناوین به معرفت‌شناسی باز می‌گردد اما نکته کانونی علوم‌انسانی سرشت انسان و شکوفایی استعدادهاست. همه جوامع انسانی در پی الگویی آرمانی هستند و در هر نظام فکری به سمتِ آن، فراخوانده می‌شوند.

چرایی حرکت به سمت اسلامی سازی علوم انسانی

عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اگر این نظام منطبق بر فضای وحیانی و تعالیم اسلامی باشد، می‌توان از ضرورت و امکان دستیابی به علوم اسلامی و انسانی سخن گفت. علوم‌انسانی موجود تفاوت چشمگیری با جهان‌بینی اسلامی دارد و ازاین‌رو باید اصلاح و اسلامی‌سازی علوم‌انسانی را مطرح کرد.

وی افزود: البته این مسأله نباید در سطح مبانی باقی بماند و باید در جزئیاتِ مسائل مربوطه امتداد پیدا کند؛ چراکه علوم‌انسانی غربی حاصلِ اندیشه‌ورزی ۲۰۰ تا ۴۰۰ ساله بر اساس یک مدلِ جهان بینی خاص است و نمی‌توان توقع داشت مدلِ بومیِ آن ظرف چند سال حاصل شود.

مبانی علوم‌انسانی باید از قرآن و روایت اخذ شود

در ادامه این برنامه حجت‌الاسلام والمسلمین قاسم ترخان، دیگر عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز با اشاره به اینکه اسلامی‌سازی و تولید علوم‌انسانی – اسلامی یک پروژه محسوب نمی‌شود ولی باید دست به مدیریت آن زد، ابراز داشت: باید تلاش کنیم نقدهای وارده بر علوم‌انسانی جبران شود؛ چراکه اگر نقص معرفتی را برای علوم‌انسانی رایج قائل هستیم، با تولیدِ وجهِ اسلامی این علوم، باید درصددِ رفع آن برآمد.

وی افزود: برخی معتقدند دانش از ارزش جداست و امکان اشراف بر ارزش‌ها برای دانش وجود ندارد و یا در صورتِ بروز این اشراف، باید جداسازی اتفاق افتد. ما باید بدانیم آیا به علوم‌انسانی رایج –علوم‌انسانی عرفی – نقدی وارد هست یا خیر!؟ این گامی اساسی و مهم است. در گام بعدی و در صورت‌پذیرش نقدهایی به علوم‌انسانی، باید دریابیم که ارزش‌های سکولار، وارد علوم‌انسانی شده‌است –که در این صورت امکان تولید علوم اسلامی انسانی را پدید می‌آورد – و آیا فایده و ضرورتی در پی دارد؟

ضرورت نقد علوم انسانی موجود

مدرس حوزه و دانشگاه همچنین گفت: در مرحله سوم به تولید علوم‌انسانی اسلامی می‌رسیم که از منابع دینی و قرآنی و روایت باید خلق شود. در این مسیر، ابتدا باید به‌نقد علوم‌انسانی بپردازیم. غربی‌ها نیز در این مسیر قدم برداشته‌اند چون اساساً دانش بر اساس نقد رشد و پیشرفت می‌کند و به باور ما یکی از نقدهای رایج علوم‌انسانی ناظر بر اینست که این علوم بسیاری مبانی دینی را نادیده گرفته است.

وی افزود: چترواره‌های متعددی در دوران مدرن و پسامدرن بر علوم‌انسانی حاکم بوده است که از آن جمله، پارادایم اثبات‌گرایی و یا هرمنوتیک –تصویرگرایی – و در دوران مدرن، پارادایم انتقادی شکل گرفت و پارادایم‌های دیگر به دوران پسامدرن باز می‌گردد. این پارادایم‌ها بر کل علم به‌سان چتری سیطره افکنده و به جهت‌دهی و پیشرفت آن علم می‌پردازد. به‌عنوان پارادایم پوزیتیویستی –اثبات‌گرا – به‌دنبال تبیین انسان و شاخصه‌های انسانی هستیم؛ اما پارادایم هرمنوتیک، معتقد است انسان با سنگ و چوب و دیگر شوق علوم طبیعی فرق دارد چون انسان اعتبارساز است؛ پس باید رفتارها و پدیده‌های انسانی را بشناسیم و تصویر کنیم.

حجت الاسلام ترخان اظهار کرد: ما معتقدیم پارادایم شکل‌گرفته در دنیای غرب که علوم‌انسانی را جهت می‌دهد متأثر از سکولاریسم است؛ ما باید مبانی را از دین و قرآن و روایت بگیریم که اگر در علوم عجین شود، علوم موردنظر تبیینِ دقیقی به ما خواهد داد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha